کلمات مکنونه ۳۲

ای بیگانهٴ بایگانه 

شمع دلت برافروختهٴ دست قدرت منست آن را ببادهای مخالف نفس و هوی خاموش مکن و طبیب جمیع علّتهای تو ذکر من است فراموشش منما حبّ مرا سرمایهٴ خود کن و چون بصر و جان عزیزش دار.

بیگانه:غریب، نا آشنا

یگانه: یکتا، بی همتا

دل: قلب

طبیب: پزشک

علتها: بیماریها، دردها

ذکر: حمد و ثنا، دعا خواندن

حب: دوست داشتن

سرمایه: مقصود دارائی معنوی

بصر: چشم

ای بیگانه با یگانه: "خطاب الهی به نفوسی است که یگانه را رها نموده و با او بیگانه گشته اند..." ~کنز اسرار، ج۱، ص ۱۶۰

حضرت عبدالبهاء میفرمایند: "دعا واسطه ارتباط میان حق و خلق است و سبب توجه و تعلق قلب هرگز فیضی از اعلی باَدنی بدون واسطه تعلق و ارتباط حاصل نگردد. این است که بنده باید به درگاه احدیت تضرع و ابتهال نماید و نماز و نیاز آرد." ~مائده آسمانی، ج ۹، ص ۲۷

"نام او درمان هر دردی است... در این مناجات حضرت عبدالبهاء اشاره به شخص ثالث نموده و میفرمایند نام او "بها" درمان هر دردی است و در این فقره جمال مبارک به "ذکر من" که نفس مقدسشان باشد اشاره فرموده و میفرمایند - طبیب جمیع علتهای تو ذکر من است..."~ اقتباس از کتاب کنز اسرار، ج ۱